معاینه زنان

ارسالی از نسرین
در آستانه چهل سالگی بودم. بیست سال از اولین باری که همراه مادرم رفتم دکتر زنان میگذشت ولی هنوز هم هنگام مراجعه به دکتر زنان یکم استرس داشتم. بعد از اینکه بچه ها رفتن مدرسه و شوهرم رفت سرکار، خونه رو جمع و جور کردم و آماده شدم برای رفتن به مطب دکتر. بعداز گذر از خیابونای شلوغ به محله خلوتی رسیدم که مطب دکتر در آن محله قرار داشت. وارد مطب شدم. اولین بار که به این دکتر مراجعه میکردم. برخلاف دکتر قبلی ام مطب بسیار خلوت بود. منشی با روی گشاده برخورد کرد و خیلی زود من رو فرستاد داخل اتاق دکتر. خانم دکتر هم بسیار خوش اخلاق به نظر میرسید. در مورد مشکلم پرسید و من هم گفتم برای چکاپ کامل اومدم. درباره سابقه بیماری در خانواده ازم پرسید و من هم بیماری های که داشتن رو گفتم. خانم دکتر به پشت پاراون (پرده) اشاره کرد و گفت لطفا برید اون پشت و لباسهاتون رو دربیارین و گان (روپوش مخصوص بیمار) بپوشین. من هم رفتم تا آماده بشم. مانتو و شلوارم رو که درآوردم به خانم دکتر گفتم باید همه رو دربیارم؟ دکتر گفت آره عزیزم همه رو دربیار. نکنه خجالت میکشی؟ گفتم نه خانم دکتر. تا حالا برای معاینه در مطب تمام لباسامو درنیاورده بودم فقط دو سه باری که تو بیمارستان بودم این اتفاق برام افتاده بود. کارم که تموم شد گان رو پوشیدم. جوراب و کفشم رو هم درآوردم و گذاشتم گوشه اتاق. اصلا دوست نداشم وقتی بی لباسم جوراب پام باشه. به خانم دکتر گفتم من آماده ام. خانم دکتر اومد و ازم خواست رو تخت بشینم. اولش فشار خونمو گرفت و گفت مشخصه یکم استرس داری. ازم خواست گان رو بدم پایین تا سینه هارو معاینه کنه. دستهام رو بردم بالا و خانم دکتر معاینه رو شروع کرد. یکبار هم به حالت دراز کشیده رو تخت معاینه سینه هارو رو انجام داد. بعد ازم خواست روی تخت ژنیکولوژی قرار بگیرم. پاهام رو گذاشتم روی دسته ها و آماده شدم برای معاینه. خانم دکتر روی صندلی نشست و به پاهام دستی کشید و گفت راحتی عزیزم؟ گفتم بله خوبم. بعد گفت چه پاهات سرده! دستکش دستش کرد و گفت میخوام معاینه واژنی رو شروع کنم. خودت رو شل کن. یکم به دستش ژل زد و معاینه رو شروع کرد. با اینکه دردناک نبود ولی هیچ حس خوبی نداشت. فشارهای دکتر روی شکم اصلا خوشایند نبود. نوبت نمونه برداری که شد اسپکلوم رو برداشت و گفت میخوام وارد واژن کنم. همیشه از اسپکلوم متنفر بودم و کسی که اختراعش کرده رو نفرین میکردم. با کمی فشار و درد اسپکلوم داخل واژن قرار گرفت و دکتر نمونه برداری رو انجام داد. بالاخره اسپکلوم لعنتی رو خارج کرد و گفت الان نوبت معاینه رکتوواژیناله. من بیشتر مواقع برای بیمارام انجام میدم. نمیدونم شما تا حالا اجام دادین یا نه. گفتم نه انجام ندادم. گفت یک انگشت وارد مقعد و یکی وارد واژن میشه به طور همزمان. دستکشش رو عوض کرد و آماده شد برای معاینه. معاینه رکتوواژینال تقریبا مثل معاینه واژنی بود. دردناک نبود ولی حس بدی برای من داشت. معاینه که تموم شد از من خواست لباسهام رو بپوشم. موقع رفتن نمونه رو به من داد تا به آزمایشگاه ببرم و نتیجه اش رو هفته بعد به مطب ببرم. یک هفته بعد حواب آزمایش رو بردم پیش دکتر. بعد از ملاحظه آزمایش گفت که جواب یکم مشکوکه و ما تو این موارد توصیه میکنیم کولپوسکوپی انجام بشه. من که حسابی ترسیده بودم گفتم الان چیکار کنم؟ گفت هیچی اگه میخوای همین الان برات انجام میدم. قبلش یه سونوی واژینال هم برات انجام میدم. گفتم باشه هرجور خودتون صلاح میدونین. گفت پس برو و آماده شو. منم مثل دفعه قبل آماده شدم. با اینکه هوا گرم بود پاهام داشت یخ میزد. رو تخت ژنیکولوژی قرار گرفتم و اول سونوی واژینال انجام داد. سونوی واژینال برای من همیشه قلقلک آور بود. بعد نوبت کولپوسکوپی رسید. با اون دستگاهی که شبیه میکروسکوپ بود. اسپکلوم و باقی داستانها باز هم تکرار شد. از تست پاپ اسمیر سخت تر بود و موقع نمونه برداری چندبار درد داشتم. این معاینه هم تموم شد. رفتم و لباسهام رو پوشیدم و دوباره با نمونه رفتم تا هفته بعد برگردم. خوشبختانه آخرین باری که رفتم مشخص شد مشکل مهمی ندارم...
خدایا شکرت

معاینات پزشکی...